Friday, May 16, 2008

شب عید



هیچ وقت شب عید رو دوست نداشت ... مخصوصاْ شلوغی هاش رو ... شب عید بود
و مشتری ای اورا به یاد خاطره تلخ چند سال پیشش انداخت ... سالی که یک مشتری
پدر و مادرش را در تُنگی بزرگ خرید و او تنها ماند ...